گروه همکاری کارآفرینی و نوآوری باز

نقد و بررسی فیلم

زیرخاکی ۵ در راه است؟

سریال «زیرخاکی»، به کارگردانی جلیل سامان، یکی از آثار برجسته تلویزیونی ایرانی در ژانر کمدی – تاریخی است که توانسته طی چند فصل، جایگاه ویژه‌ای در دل مخاطبان تلویزیون به دست آورد. این مجموعه با روایت زندگی فریبرز باغ‌بیشه (پژمان جمشیدی) و ماجراهای طنزآمیز پیرامون گنج، انقلاب، جنگ و ناشناخته‌گی‌های تاریخی، تلفیقی از درام تاریخی، کمدی موقعیت و ملودرام خانوادگی را عرضه می‌کند. نقد حاضر تلاش دارد تا ساختار این سریال را بررسی کند، نقاط قوت و ضعف آن را واکاوی نماید، بازخورد جامعه و منتقدان را تحلیل کند و در پایان، با در نظر گرفتن حواشی اخیر پیرامون بازیگر اصلی (پژمان جمشیدی)، امکان یا چالش‌های ساخت فصل پنجم را تحلیل نماید.


ساختار سریال زیرخاکی

الف) ژانر و بستر زمانی

سریال زیرخاکی در دل یک بستر تاریخی-اجتماعی ساخته شده است: روایت از دهه‌های ۵۰ شمسی (پیش از انقلاب) آغاز می‌شود، و با گذر زمان، به سال‌های پس از انقلاب و جنگ تحمیلی می‌رسد. ویدو+2آی فیلم+2
این انتخاب زمانی به سریال امکان می‌دهد که هم تنش‌های سیاسی و اجتماعی آن دوره را وارد قصه کند و هم عناصر طنز را با موقعیت‌های تاریخی ترکیب نماید.

ب) مضمون و تم مرکزی

تم اصلی سریال «زیرخاکی» بر محور جست‌وجوی گنج (زیرخاکی) در خانه قدیمی فریبرز قرار دارد. فریبرز، شخصیت مرکزی، در دل خانه‌ و زمین قدیمی‌اش «زیرخاکی» جست‌وجو می‌کند، اما این ماجرا موجب ورود او به عرصه‌های دیگری همچون مبارزات انقلابی، برخورد با ساواک، و … می‌شود. شمانیوز+2آی فیلم+2
این خط داستانی باعث می‌شود سریال هم موقعیت‌ کمدی داشته باشد (جست‌وجوی گنج، لحظات کمیک)، هم درام اجتماعی (تغییرات تاریخی)، و هم ملودرام خانوادگی (خانواده فریبرز، روابط او با همسر و فرزند).

ج) ساختار اپیزودیک و چند‌فصلی

هر فصل زیرخاکی، بخشی از زندگی فریبرز را روایت می‌کند: فصل‌ها به ترتیب، به دوره‌های مختلف تاریخی اختصاص دارند (پیش از انقلاب، دوران انقلاب، جنگ، پس از جنگ، …). در هر فصل، خرده‌داستان‌هایی مطرح می‌شوند که در عین حال با محور اصلی (جست‌وجوی گنج) در ارتباط‌اند. این ساختار اپیزودیک به سریال امکان می‌دهد مخاطب را در طول زمان با شخصیت‌ها همراه کند و رشد آن‌ها را مشاهده نماید، در عین این که موقعیت‌های کمیک و جدی متنوعی ارائه می‌شود.

د) شخصیت‌پردازی

شخصیت اصلی، فریبرز باغ‌بیشه، نقش محوری را دارد: او یک شخصیت تقریباً «ضد قهرمان خوش‌نیت» است؛ کسی که نه یک قهرمان بزرگ سیاسی‌ست، بلکه یک آدم ساده‌دل است که به دنبال آرزوهای کودکیش (گنج) است، اما در دل تاریخ پیچیده ایران وارد جدال‌هایی می‌شود که فراتر از آرزوهای ساده‌اش است. شخصیت او هم انسان‌گرا، طنزآلود و هم در برخی لحظات دراماتیک است.

کنار فریبرز، شخصیت‌های خانوادگی مانند همسرش (پری‌چهر)، فرزندش (کاوه)، و برادرش نقش‌های مهمی دارند که به عمق روایت کمک می‌کنند. همچنین شخصیت‌های تاریخی یا سیاسی (مانند مأموران ساواک، شخصیت‌های نظامی، چهره‌های سیاسی محلی) به سریال بعدی تاریخی می‌دهند و تنوع درام را تقویت می‌کنند.

هـ) زبان طنز

زیرخاکی یکی از نقاط قوتش استفاده هوشمندانه از طنز است. این طنز نه فقط برای خنده صرف، بلکه برای نقد موقعیت‌های تاریخی و اجتماعی استفاده می‌شود. طنز سریال غالباً موقعیتی است — یعنی شخصیت فریبرز در موقعیت‌های غیرمنتظره قرار می‌گیرد (مثلاً زمانی که ساواک او را زیر نظر دارد یا در تعقیب گنج است) — که باعث خلق موقعیت‌های کمیک طبیعی می‌شود. همچنین طنز در تعاملات شخصیت‌ها، دیالوگ‌ها و در لحظات کلامی پدیدار می‌شود.

و) تصویرسازی بصری

سریال در لوکیشن‌هایی مانند شهرک سینمایی غزالی فیلم‌برداری شده است. سماتک طراحی صحنه، لباس و گریم به شکل قابل قبول فضای دهه ۵۰–۶۰ را بازسازی می‌کند، که خود یکی از رکن‌های مهم موفقیت یک سریال تاریخی-کمدی است. به علاوه، جلیل سامان به‌عنوان کارگردان توانسته توازن بین صحنه‌های دراماتیک، موقعیت‌های جنگی یا انقلابی، و لحظات کمدی را به خوبی برقرار کند.


نقاط قوت سریال زیرخاکی

۱. ترکیب منحصربه‌فرد ژانر تاریخی و طنز
یکی از مهم‌ترین نقاط قوت زیرخاکی، جسارت آن در ترکیب تاریخ سیاسی ایران با طنز موقعیتی است. کمتر سریالی وجود داشته که بتواند دوره‌ی انقلاب و جنگ را با زبانی طنز مطرح کند بدون آن که ارزش تاریخی یا درام آن زیر سوال برود. این ترکیب باعث شده سریال برای مخاطبانی که به تاریخ علاقه دارند جذاب باشد و در عین حال برای کسانی که دنبال سرگرمی‌اند، خنده‌آور و دل‌نشین باشد.

۲. شخصیت‌پردازی قوی
فریبرز به عنوان شخصیت محوری، بسیار انسانی و قابل‌لمس است. او نه قهرمان مطلق است و نه ضدقهرمان تمام‌عیار؛ بلکه آدمی‌ست با آرزوها، ترس‌ها و اشتباهاتش، که این موجب همذات‌پنداری مخاطب می‌شود. همچنین شخصیت‌های جانبی، مانند همسرش یا اعضای خانواده، عمق و بعد واقعی به سریال می‌دهند.

۳. کارگردانی و فیلمنامه
کارگردانی جلیل سامان همراه با فیلمنامه‌ای که خرده‌داستان‌ها را به خوبی به خط اصلی (گنج) متصل می‌کند، بسیار حرفه‌ای است. نقدهای مختلف نشان داده‌اند که سامان توانسته هم تعلیق داستانی را حفظ کند و هم لحظات کم‌اهمیت‌تر را به شکلی که خسته‌کننده نشوند، روایت نماید. به گفته یک منبع خبری، او «خرده‌داستان‌های زیادی را خلق کرده و به خوبی آن‌ها را به تنه اصلی فیلمنامه پیوند زده است.» خبر ناب

۴. توجه به جزئیات تاریخی و طراحی بصری
طراحی صحنه، لوکیشن‌ها، لباس و گریم به خوبی دوره زمانی سریال را بازسازی کرده‌اند. این امر باعث می‌شود مخاطب با فضای دهه‌های گذشته ایران ارتباط برقرار کند و باورپذیری سریال افزایش یابد.

۵. مخاطب گسترده
زیرخاکی به دلیل ترکیب ژانر طنز و درام تاریخی توانسته طیف متنوعی از مخاطبان را جذب کند: کسانی که به داستان‌گویی جدی علاقه دارند، و همچنین کسانی که دنبال خنده و موقعیت‌های مفرح‌اند. این تنوع باعث موفقیت تجاری و جذب مخاطب بالا شده است. به منبعی اشاره شده که این سریال از پربیننده‌ترین مجموعه‌های ماه رمضان بوده است. مگتو

  1. قابلیت رشد قصه در چند فصل
    ساختار چند‌فصلی (حداقل تا فصل چهارم) به سازندگان این امکان را داده که داستان فریبرز را در دوره‌های مختلف زندگی او گسترش دهند، تضادها و تحولات اجتماعی را به تصویر بکشند و از جذابیت‌های درازمدت سریال استفاده کنند.


نقاط ضعف سریال زیرخاکی

۱. ریسک در طنز تاریخی
ترکیب طنز با دوره انقلاب یا جنگ همیشه یک ریسک جدی است؛ ممکن است بخشی از مخاطبان تاریخی آن دوره را جدی بگیرند و طنز را کم‌بها بدانند، یا برعکس کسانی طنز را دوست دارند ولی بار دراماتیک و جدی تاریخی را ضعیف ببینند. چنین ریسکی ممکن است باعث نارضایتی بخشی از مخاطبین شود.

۲. کشدار شدن داستان
چون سریال در چند فصل روایت می‌شود، احتمالاً برخی قسمت‌ها ممکن است خرده‌داستان‌هایی داشته باشند که به نظر زائد یا کم‌اهمیت بیایند به خصوص اگر اتصال قوی به خط اصلی گنج نداشته باشند. این امر می‌تواند سرعت روایت را کند کند یا تمرکز مخاطب را پخش کند.

۳. توازن موقعیت‌های طنز و جدی
گاهی اوقات – به ویژه در سریال‌هایی که به مسائل تاریخی حساس می‌پردازند – حفظ تعادل بین لحظات خنده‌دار و صحنه‌های دراماتیک دشوار است. اگر سریال بیش از حد کمدی شود، عمق تاریخی آسیب می‌بیند، و اگر خیلی درام باشد، ممکن است مخاطب طنز را از دست بدهد.

۴. محدودیت روایت در چارچوب تاریخی
اتکا به دوره تاریخی مشخص (دهه ۵۰ تا جنگ و پس‌ازآن) ممکن است برای برخی مخاطبان محدودکننده باشد؛ کسانی که دوره‌های دیگر را ترجیح می‌دهند، یا مخاطبانی که توقع دارند قصه بیشتر به مسائل معاصر بپردازد، ممکن است احساس کنند سریال به نقاط تکراری تاریخی محدود شده است.

۵. ملاحظات اخلاقی و سیاسی
پرداخت طنزآمیز به مسائلی مثل انقلاب و جنگ ممکن است در برخی محافل سیاسی یا اخلاقی جنجال‌آفرین باشد. همچنین، نمایش نادرستی از تاریخ یا ساده‌سازی مسائل جدی می‌تواند انتقاداتی را برانگیزد.


بازخورد مخاطب و صدای منتقد

واکنش مخاطب
  • موفقیت تجاری: طبق گزارش‌ها، «زیرخاکی» یکی از پربیننده‌ترین سریال‌های مناسبتی بوده است. مگتو

  • همذات‌پنداری با فریبرز: بسیاری از مخاطبان دوست دارند فریبرز را به عنوان شخصیتی که با سادگی و آرزوهای کوچک زندگی‌اش را پیش می‌برد، دنبال کنند. شخصیت او قابل‌لمس است و اشتباهاتش انسانی‌ست؛ این باعث شکل‌گرفتن ارتباط عاطفی بین مخاطب و شخصیت اصلی شده است.

  • طنز موقعیتی: مخاطبان طنز موقعیتی را بسیار تحسین می‌کنند؛ لحظاتی که فریبرز در موقعیت‌های کمیک قرار می‌گیرد، خنده‌های طبیعی را برمی‌انگیزد، نه طنز اجباری یا سطحی.

صدای منتقد
  • از نظر منتقدان، سریال زیرخاکی نشان‌دهنده رشد جدی سطح فیلمنامه‌نویسی تلویزیونی در ایران است. ترکیب تاریخی-کمدی، طراحی صحنه دقیق و شخصیت‌پردازی قوی از نکات مثبت برجسته است.

  • برخی منتقدان به ریسک اخلاقی سریال اشاره کرده‌اند: پرداخت طنزآمیز به دوره انقلاب یا جنگ نیازمند دقت بسیار است تا ارزش‌ رویدادهای تاریخی نقض نشود. یک سند قدیمی‌تر نشان می‌دهد که برخی نقد کرده‌اند که مضمون سریال «تکراری» است و موضوعاتی مانند تعویض آدم‌ها یا وسایل ممکن است کلیشه‌ای به نظر برسد. پیشخوان | خواندن روزنامه‌های ایران

  • منتقدان همچنین اجرای خرده‌داستان‌ها را تحسین کرده‌اند: جلیل سامان، به‌گفته بعضی، در ساخت خرده‌داستان‌های مناسب و پیوند دادن آن‌ها به خط اصلی مهارت دارد. خبر ناب

  • اما در مقابل، برخی معتقدند که در فصول بعدی ممکن است سریال به «فرمول تکراری» سقوط کند: وقتی مخاطب بداند فریبرز همیشه در جست‌وجوی گنج است، احساس پیش‌بینی‌پذیری ممکن است افزایش یابد مگر این که نویسندگان نوآوری داشته باشند.


تحلیل حدت‌آمیز: زیرخاکی ۵ در راه است؟

یکی از بحث‌های مهم فعلی پیرامون این مجموعه، احتمال ساخت فصل پنجم سریال زیرخاکی است. خبرهایی از جانب برخی منابع منتشر شده که نشان می‌دهد زیرخاکی ۵ در دستور کار است. Fararu | فرارو+2قطره+2
از سوی دیگر، برخی رسانه‌ها گزارش داده‌اند که هنوز تأیید رسمی از سوی صداوسیما یا تولیدکنندگان در مورد آن وجود ندارد. انصاف نیوز+1

دلایل پتانسیل ساخت زیرخاکی ۵

  1. علاقه مخاطب: موفقیت فصول گذشته و ارتباط عاطفی مخاطب با شخصیت فریبرز، به‌عنوان پشتوانه‌ای قوی برای تداوم سریال عمل می‌کند.

  2. فضای داستانی باز: چون خط داستانی سریال حول گنج، خانواده، تحولات تاریخی است، امکان گسترش قصه به دوره‌های جدید وجود دارد (مثلاً دوران پس از جنگ، دهه‌های بعد، مهاجرت، زندگی در خارج و غیره).

  3. بیانیه عوامل: برخی اعضای تیم تولید به نقل از رسانه‌ها گفته‌اند که شنیده‌اند امکان ساخت فصل پنج وجود دارد. Fararu | فرارو+2قطره+2

چالش‌ها

  • منابع رسمی متناقض: برخی خبرگزاری‌ها می‌گویند زیرخاکی ۵ «در دستور کار نیست» یا هنوز قطعی نشده است. تسنیم نیوز

  • ریسک خستگی مخاطب: سریال اگر بدون بروز خلاقیت جدید ادامه یابد، ممکن است مخاطب را از دست بدهد یا حس کند که داستان دارد تکرار می‌شود.

  • ملاحظات اخلاقی و رسانه‌ای در سایه حواشی بازیگر اصلی: حواشی اخیر پیرامون پژمان جمشیدی (که در ادامه به آن می‌پردازم) می‌تواند بر وجه عمومی سریال تأثیر منفی بگذارد و روی تصمیم‌گیری تولیدکنندگان برای ادامه سریال تأثیر بگذارد.


حواشی اخیر پژمان جمشیدی و تأثیر آن بر زیرخاکی

در بخش نهایی این نقد، نمی‌توان از تأثیرات حواشی جدی پیرامون پژمان جمشیدی بر آینده سریال «زیرخاکی» چشم‌پوشی کرد. در سال ۱۴۰۴–۱۴۰۵، جمشیدی با اتهامات سنگینی مواجه شده است:

  1. اتهام تجاوز و آدم‌ربایی
    طبق گزارش‌ها، یک زن جوان شکایتی را علیه پژمان جمشیدی مطرح کرده است و اتهاماتی چون «تجاوز» و «آدم‌ربایی» در پرونده وی وجود دارد. رویداد۲۴+1
    جزئیات نشان می‌دهد که شکایت از حدود پنج ماه پیش ثبت شده است و تحقیقات در دادگاه کیفری در جریان است. تابناک

  2. گزارش‌های قضایی و رسانه‌ای
    طبق منابع رسمی، قوه قضاییه خبر دستگیری «یک بازیگر مشهور» را تأیید کرده، اما در ابتدا نامی از او نبرده‌اند. ایران‌وایر گزارش‌های بعدی رسانه‌ها نشان داده‌اند که این فرد پژمان جمشیدی است. al-monitor.com+1
    همچنین برخی گزارش‌ها حاکی است که وی پس از بازداشت، با تودیع وثیقه آزاد شده است. Fararu | فرارو

  3. ادعای تکذیب و دفاعیه
    جمشیدی و وکلای او اتهامات را قویاً رد کرده‌اند. به گفته وکیل او، جمشیدی از نخستین روز بازداشت، بی‌گناهی خود را تأکید کرده است. آفتاب نیوز
    همچنین در بیانیه‌ای، او تأکید کرده که تمام نتایج پزشکی‌قانونی «خلاف آن چیزی است که مدعی شده‌اند». euronews

  4. خروج از کشور
    گزارش‌هایی وجود دارد که جمشیدی پس از آزادی، کشور را ترک کرده است. برخی منابع می‌گویند او به ترکیه رفته است. Türkiye Today این موضوع بحث برانگیز است چون خروج یک چهره جنجالی در چنین پرونده‌ای می‌تواند پیام‌های رسانه‌ای و حقوقی مهمی داشته باشد.


تحلیل تأثیر این حواشی بر آینده زیرخاکی

این حواشی نمی‌توانند بی‌تاثیر بر آینده سریال «زیرخاکی» باشند. چند نکته تحلیلی در این مورد:

  • ریسک برند سریال: پژمان جمشیدی نه فقط بازیگر سریال، بلکه چهره‌ی شناخته‌شده و نمادینی برای «زیرخاکی» است. اتهامات جدی علیه او ممکن است وجه عمومی سریال را تحت تأثیر قرار دهد، به خصوص اگر برخی مخاطبان احساس کنند که ادامه سریال با حضور او «پیام نادرست» یا «تضاد اخلاقی» دارد.

  • تصمیم‌گیری تولیدکنندگان: تیم تولید باید ارزیابی کند آیا ادامه سریال با حضور جمشیدی و در چنین شرایطی به لحاظ تجاری و سیاسی به‌صرفه است یا خیر. اگر تصمیم به ساخت فصل پنجم گرفته شود، ممکن است با چالش‌هایی مانند فشار عمومی، ریسک واکنش منفی یا افت مخاطب مواجه شود.

  • دیدگاه مخاطب: بخشی از مخاطبان ممکن است به دلیل اتهامات، نسبت به شخصیت فریبرز یا بازیگر آن دچار تردید شوند. اما بخش دیگر ممکن است آن را «اتهامی رسانه‌ای» بپندارد و خواستار ادامه سریال باشد. واکنش عمومی به نحوه رسیدگی به پرونده (حقوقی و رسانه‌ای) می‌تواند مسیر آینده زیرخاکی را تعیین کند.

  • فرصت برای بازنگری در قصه: از منظر سازندگان، این ممکن است فرصتی برای بازنگری در قصه باشد: اگر ادامه سریال با دقت و آگاهی انجام شود، می‌تواند فصل جدیدی داشته باشد که ضمن احترام به موقعیت حساس فعلی، داستان را به شیوه‌ای تازه و مسئولانه پیش ببرد (مثلاً تمرکز بیشتر بر روی دیگر شخصیت‌ها، تغییر در روایت یا معرفی چهره‌های جدی‌تر در قصه).


جمع‌بندی نهایی

سریال «زیرخاکی» اثر برجسته‌ای در تلویزیون ایران است که با ترکیب تاریخی – کمدی، شخصیت‌پردازی قوی و طراحی بصری خوب، موفق شده ارتباط عمیقی با مخاطب برقرار کند. نقاط قوت آن در خلاقیت ژانری، عمق انسانی شخصیت فریبرز، و انعطاف ساختاری چندفصلی قرار دارد. در عین حال، این سریال با چالش‌هایی نیز روبه‌روست: ریسک طنزآمیز شدن تاریخ، امکان تکرار خرده‌داستان‌ها، نیاز به حفظ تعادل میان طنز و جدیت، و نیز فشارهای اخلاقی-رسانه‌ای ناشی از حواشی بازیگر اصلی.

بحث زیرخاکی ۵، با وجود شایعات محتمل، هنوز قطعی نشده و در سایه این حواشی جدی پیرامون پژمان جمشیدی، آینده آن با پیچیدگی‌هایی همراه است. تصمیم‌گیری درباره ساخت فصل پنجم نیازمند ارزیابی دقیق سازندگان از جنبه تجاری، اخلاقی و رسانه‌ای است. اگر به درستی مدیریت شود، فصل جدید می‌تواند فرصت تازه‌ای برای رشد داستان و بازتعریف رابطه شخصیت‌ها با مخاطب باشد؛ اما اگر این چالش‌ها نادیده گرفته شوند، ممکن است پروژه به خطر بیفتد یا وجهه‌اش آسیب ببیند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x